آیه 57 سوره روم

از دانشنامه‌ی اسلامی

فَيَوْمَئِذٍ لَا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

[30–57] (مشاهده آیه در سوره)


<<56 آیه 57 سوره روم 58>>
سوره :سوره روم (30)
جزء :21
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس در آن روز آنان که (در دنیا به خود و به خلق خدا) ستم کردند عذرشان مفید نیفتد و از آنان نخواهند که توبه و عذرخواهی کنند.

پس در آن روز کسانی که [به آیات ما و پیامبران] ستم کرده اند، عذرخواهی شان به آنان سود نمی دهد، و نه از آنان می خواهند که [برای به دست آوردن خشنودی خدا] عذرخواهی کنند،

و در چنين روزى، [ديگر] پوزش آنان كه ستم كرده‌اند سود نمى‌بخشد، و بازگشت به سوى حق از آنان خواسته نمى‌شود.

در اين روز پوزش ستمكاران به حالشان سود ندهد و از آنها نخواهند كه توبه كنند.

آن روز عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان ندارد، و توبه آنان پذیرفته نمی‌شود.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

On that day, the excuses of the wrongdoers will not benefit them, nor will they be asked to propitiate [Allah].

But on that day their excuse shall not profit those who were unjust, nor shall they be regarded with goodwill.

In that day their excuses will not profit those who did injustice, nor will they be allowed to make amends.

So on that Day no excuse of theirs will avail the transgressors, nor will they be invited (then) to seek grace (by repentance).

معانی کلمات آیه

  • يستعتبون: عتبى (بضم اول): رضايت. استعتاب: طلب رضايت «لا يستعتبون» يعنى از آنها استرضاء خواسته نمى‏‌شود كه از خدا بخواهند تا از آنها راضى باشد در اقرب الموارد گويد: «العتبى: الرضا».

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «57»

پس در چنين روزى، پوزش كسانى كه ستم كردند سودى ندارد، و توبه‌ى آنان نيز پذيرفته نمى‌شود.

نکته ها

«يُسْتَعْتَبُونَ» از واژه‌ى «عتبه» به معناى ناراحتى است و هرگاه در قالب استعتاب قرار گيرد، به معناى توبه و از بين رفتن ناراحتى و بدى است.

گرچه در قيامت به مجرمان اجازه‌ى معذرت خواهى داده نمى‌شود، «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» «1» امّا اگر بر فرض هم معذرت خواهى كنند، پوزش آنان سودى ندارد. «لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ»

پیام ها

1- سرنوشت انسان و چگونگى حضور او در قيامت، در گرو عملكرد خود اوست. فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا ...

2- ظلم، سبب محروميّت از عنايت خداوند است. فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا ...

3- توبه و عذرخواهى تنها در دنيا كارساز است و در قيامت هيچ كارايى ندارد.

«1». مرسلات، 36.

جلد 7 - صفحه 220

«فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (57)

چون كفار و مجرمين درگاه حضرت جبار، مشاهده كنند قيامت را، زبان اعتذار گشايند و براى تدارك طلب رجوع كنند:

فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا: پس آن روز فايده ندهد آنان را كه ستم نمودند بر خود به كفر و شرك و فسق و فجور و مخالفت. مَعْذِرَتُهُمْ‌: عذر خواهى ايشان، وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌: و نه ايشان خوانده شوند به چيزى كه برطرف كند عتاب ايشان را از توبه و طاعت همچنانكه در دنيا دعوت مى‌شدند به آن، يعنى روز قيامت ايشان را نگويند استرضاى خدا كنيد و طلب خشنودى نمائيد از او، زيرا حق تعالى در آن روز از آنها راضى نخواهد شد و عذرخواهى آنان نتيجه نخواهد داشت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ (55) وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتابِ اللَّهِ إِلى‌ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (56) فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (57) وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُونَ (58) كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (59)

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ (60)

ترجمه‌

و روزى كه بپا ميشود قيامت سوگند ميخورند گناهكاران كه درنگ نكردند مگر ساعتى اين چنين باشند كه بدروغ گردانده شوند

و گويند آنانكه داده شدند دانش و ايمان را هر آينه بتحقيق درنگ كرديد در كتاب خدا تا روز رستخيز پس اين روز رستخيز است و لكن شما بوديد كه نميدانستيد

جلد 4 صفحه 266

پس در چنين روز سود ندهد آنانرا كه ستم كردند عذرخواهى آنها و نه آنان خوانده شوند براى پذيرفته شدن توبه‌

و هر آينه بتحقيق آورديم براى مردم در اين قرآن از هر مثلى و اگر آورى براى آنان آيتى هر آينه گويند آنانكه كافر شدند نيستيد شما مگر باطل آورندگان‌

اين چنين مهر مينهد خدا بر دلهاى آنانكه نميدانند

پس صبر كن همانا وعده خدا حقّ است و نبايد بسبكى و بى‌صبرى وادار كنند البتّه تو را آنها كه يقين نميكنند.

تفسير

خداوند متعال شمّه‌اى از احوال روز قيامت را كه ساعت موعود الهى است بيان فرموده كه در آنروز قسم ميخورند كفّار كه درنگ ننمودند در دنيا يا عالم برزخ مگر ساعتى و پاره كمى از زمان براى اثبات كمى گناهشان در دنيا يا براى جهلشان بمدّت درنگشان در برزخ و كمى آن بالنّسبه بايّام آخرت و در هر حال قسم دروغى است مانند دروغهائى كه در دنيا بتسويلات شيطانيّه ميگفتند ولى كسانيكه خداوند بآنها دانش و يقين عطا فرموده گويند درنگ كرديد در علم و قضاء محتوم الهى تا روز قيامت و آن امروز است ولى شما جاهل بوديد و يقين بچنين روزى نداشتيد و باخبار انبياء و اولياء مطمئن نشديد و براى آن توشه‌اى بر نداشتيد امروز ديگر عذرخواهى براى كسانيكه در دنيا بر خود و خلق ستم نمودند فائده ندارد و كسى آنها را دعوت بتوبه و انابه و بازگشت بخدا نمى‌كند چون مدّت مهلتشان منقضى شده و استرضاى خدا براى آنها ممكن نيست و استعتاب بمعناى استرضا است و خداوند حجّت را بر مردم تمام فرموده چون به بيانات مختلفه و عبارات بديع عجيب شيرين اصول دين اسلام را در قرآن ثابت و واضح و مدلّل نموده و علاوه بر آنكه اين خود معجزه باقيه است معجزات باهراتى بدست پيغمبر خود ظاهر ساخته باز هم اگر معجزه‌ئى بخواهند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بياورد كفّار حمل بر سحر و شعبده و باطل ميكنند و اهل ايمانرا نسبت بآن ميدهند و آورنده آن را تكذيب مى‌نمايند و بر كفرشان افزوده خواهد شد چون تعصّب و عناد در آنها رسوخ پيدا كرده و بكلّى از تحصيل علم و معرفت محروم شده و از قابليّت هدايت و ارشاد ساقط گشته‌اند و خداوند آنانرا بحال خودشان واگذار فرموده و عنايتى بآنها ندارد و اينطور مهر الهى بدلهاى آنها خورده كه ديگر حق‌

جلد 4 صفحه 267

در آن راه نخواهد يافت پس بايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم صبر فرمايد بر اذيّت و آزار و تكذيب آنها تا وعده نصرت خدا كه حق است ظاهر گردد و دين اسلام بر ساير اديان غالب شود و كفّار خواه و ناخواه مسلمان شوند و نبايد بغضب در آورند يا وادار به بى‌صبرى و بيقرارى كنند يا متزلزل و سبك و بى‌ثبات نمايند كفّار آنحضرت را و در كافى و عيون از حضرت رضا عليه السّلام الّذين اوتوا العلم و الايمان بامير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السّلام تفسير شده و قمّى ره فرموده در آيه دوم تقديم و تأخير روى داده و آن از اينقرار است و قال الّذين اوتوا العلم و الايمان فى كتاب اللّه لقد لبثتم الى يوم البعث يعنى آنانكه از كتاب خدا علم و ايمان پيدا كردند چنين گفتند و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره قبل بيان شد خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.

جلد 4 صفحه 268

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَيَومَئِذٍ لا يَنفَع‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَعذِرَتُهُم‌ وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ (57)

‌پس‌ روز قيامت‌ نفع‌ نمي‌بخشد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند عذر خواهي‌ ‌آنها‌ و نيستند ‌آنها‌ ‌که‌ طلب‌ رجوع‌ كنند ‌ يا ‌ طلب‌ گذشت‌ كنند.

فَيَومَئِذٍ روز بعث‌.

لا يَنفَع‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا چه‌ ظلم‌ بدين‌ ‌ يا ‌ ظلم‌ ‌به‌ بنده‌گان‌ ‌خدا‌ ‌ يا ‌ ظلم‌ بنفس‌.

مَعذِرَتُهُم‌ ‌که‌ نميدانستيم‌ جاهل‌ بوديم‌ ديگران‌ ‌ما ‌را‌ فريب‌ دادند و امثال‌ اينها وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ دو معني‌ كرده‌اند: يكي‌ بمعني‌ اقاله‌ و گذشت‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ إِن‌ يَستَعتِبُوا فَما هُم‌ مِن‌َ المُعتَبِين‌َ (سوره‌ فصلت‌ ‌آيه‌ 24) ‌ يا ‌ بمعني‌ رجوع‌ بدنيا ‌است‌ ‌که‌ ديگر رجوع‌ نيست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 57)- به هر حال هنگامی که مجرمان خود را با واقعیات دردناک روز قیامت رو برو می‌بینند در مقام عذر خواهی و توبه بر می‌آیند، ولی قرآن می‌گوید:

«در آن روز عذر خواهی ظالمان سودی به حالشان ندارد و توبه آنان نیز پذیرفته نیست» (فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ).

یکی از عذرهای آنها این است که گناهان خود را به گردن سردمداران کفر و نفاق بیندازند.

و گاه در مقام عذر خواهی سعی می‌کنند انحراف خود را به گردن شیطان بیندازند و او را بر وسوسه‌هایش ملامت کنند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 227

منابع